چرا برخلاف ضریح و مرقد امان دیگر، ضریح مرقد مطهر سیدالشهدا(ع) شش گوشه ساخته شده است.


در این باره روایت های گوناگونی وجود دارد. اما مجموع این روایت ها و آن چه نزدیک تر به منطق به نظر می رسد، آن چیزی است که شیخ مفید(ره) در کتاب «الارشادات» آورده است. او در بخشی از این کتاب نام ۱۷ نفر از شهدای بنی هاشم در روزعاشورا را ذکر کرده و  نوشته است:«آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند و هیچ اثری از قبر آنان نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام ـ علیه السّلام ـ آنان را زیارت می‌کنند و علی بن الحسین ـ علیهم السّلام ـ (علی اکبر) از جملة آنان است.برخی گفته‌اند: محل دفن علی اکبر نسبت به قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ نزدیک‌ترین محل است.»


در بعضی از روایات دیگر از جمله کتاب «کامل الزیارات» جعفر بن محمد قمی هم آمده است: «امام سجاد ـ علیه السّلام ـ (با قدرت امامت و ولایت) به کربلا آمد و بنی‌اسد را سرگردان یافت، چون که میان سرها و بدن‌ها جدایی افتاده بود و آنها راهی برای شناخت نداشتند، امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ از تصمیم خود برای دفن شهیدان خبر داد، آن گاه به جانب جسم پدر رفت، با وی معانقه کرد و با صدای بلند گریست، سپس به سویی رفت و با کنار زدن مقداری کمی خاک قبری آماده ظاهر شد، به تنهایی پدر را در قبر گذاشت و فرمود: با من کسی هست که مرا کمک کند و بعد از هموار کردن قبر، روی آن نوشت: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابی طالب الّذی قتلوه عطشاناً غریباً»؛ این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است، آن حسینی که او را با لب تشنه و غریبانه کشتند.


پس از فراغت از دفن پدر به سراغ عمویش عباس ـ علیه السّلام ـ رفت و آن بزرگوار را نیز به تنهایی به خاک سپرد. سپس به بنی‌اسد دستور داد تا دو حفره آماده کنند، در یکی از آنها بنی‌هاشم و در دیگری سایر شهیدان را به خاک سپردند، نزدیک‌ترین شهیدان به امام حسین ـ علیه السّلام ـ فرزندش علی اکبر ـ علیه السّلام ـ است؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ در اینباره به عبدالله بن حمّاد بصری فرموده است: امام حسین ـ علیه السّلام ـ را غریبانه کشتند، بر او می‌گرید کسی که او را زیارت کند غمگین می‌شود و کسی که نمی‌تواند او را زیارت کند دلش می‌سوزد برای کسی که قبر پسرش را در پایین پایش مشاهده کند.


بنابراین به نظر می رسد گوشه های اضافی ضریح مطهر امام حسین(ع) محل دفن پسر بزرگ ایشان یعنی حضرت علی اکبر(ع) باشد و محل دفن  نوزاد شش ماهه اباعبدالله الحسین(ع) یعنی علی اصغر(ع) نیز روی سینه پیکر مطهر امام حسین(ع) باشد.


برچسب‌ها: محرمعاشوراامام حسین(ع)

تاريخ : 22 / 8 / 1393 | 13:10 | نویسنده : حسین حیدری بیدختی |

مرحوم شیخ احمد كافی این شهید گمنام و سرباز واقعی امام زمان و عاشق ولی عصر (عج) و واعظ شهیر و شهید در راه دین رضوان الله تعالی علیه فرمود: مرحوم سید هاشم رضوان الله تعالی علیه یكی از علماو بزرگ شیعه شام بود كه سه دختر داشت. می گوید یكی از دخترهایم خواب رفت یك سب بیدار شد و صدا زد: بابا شب بی بی رقیه را در خواب دیدم. بی بی به من فرمود: دختر به بابایت سید هاشم بگو آب امده در قبر من و بدن من ناراحت است قبر مرا تعمیر كنید. بابا اعتنائی نكرد، گفت مگر می شود با یك خواب دست به قبر دختر امام حسین (ع) زد.

فردا شب دختر وسطی همین خواب را دید: بابا باز اعتنائی نكرد. شب سوم دختر كوچك سید این خواب را دید. شب چهارم خود سید هاشم می گوید خوابیده بودم یك وقت دیدم یك دختر كوچك دارد می آید این دختر از نظر سنی كوچك است اما خیلی با ابهت است و با صولت و جلالت می آید، رسید جلوی من به من فرمود سید هاشم مگر بچه هایت به تو نگفتند كه من ناراحتم، قبر مرا تعمیر كن؟

گفت من با وحشت از خواب پریدم رفتم والی شام را دیدم جریان را گفتم والی نامه نوشت به سلطان عبدالحمید، سلطان جواب نوشت كه ما جرئت نمی كنیم اجازه ی نبش قبر بدهیم به همین آقای سید هاشم بگویید خودش اگر جرئت دارد قبر را نبش كند و آن را تعمیر كند ما دست نمی  زنیم. سید هاشم چند تا از علمای شیعه را خبر كرد كه آنها حرم را قرق كردند، ضریح را كنار گذاشتند كلنگ را به قبر زدند، مقدار كمی كه قبر را كندند آثار رطوبت پیدا شد، پایین تر رفتند، دیدند آب آمده در قبر بدن بی بی لای كفن در آب افتاده، سید هاشم رفت پایین دستهایش را برد زیر بدن این سه ساله، بدن را با كفن از توی آبها آورد بیرون، روی زانویش گذاشت، آب قبر را كشیدند،نزدیك ظهر شد، بدن را گذاشتند در یك پارچه ی سفید نماز خواندند، غذا خوردند، باز امد بدن را گرفت روی دستش، تا غروب اینها مشغول بودند، تا سه روز قبر را تعمیر كردند و به جای آب از گلاب استفاده می كردند و گل درست می كردند و قبر را می ساختند.

قبر ساخته شد، سید هاشم یك پارچه دیگر از خودش آورد، روی كفن انداخت، بدن را برداشت و در قبر گذاشت. علمای شیعه می گویند در این چند روزه همه گریه می كردند سید هاشم هم همینطور، اما روز سوم وقتی سید هاشم بدن را در قبر گذاشت و آمد بیرون داد می زد گفتم سید هاشم چه شده كعه فریاد می زنی؟ گفت به خدا دیدم آنچه شنیده بودم، هی داد می زد رفقا به خدا دیدم آنچه شنیده بودم. گفتم سید هاشم چه دیدی؟ گفت به خدا وقتی این بدن را بردم در قبر دستم را از زیر بدن بیرون كشیدم یك مقدار گوشه ی كفن عقب رفت دیدم هنوز بدنش كبود و سیاه است، هنوز جای ان تازیانه ها روی بدن این سه ساله باقی است.

 


برچسب‌ها: محرمعاشوراامام حسین(ع)

تاريخ : 22 / 8 / 1393 | 13:7 | نویسنده : حسین حیدری بیدختی |

در زیر عکس هایی از محرم سال 91 را مشاهده می کنید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ادامه عکس ها در ادامه مطلب


برچسب‌ها: محرمعاشوراامام حسین(ع)

ادامه مطلب
تاريخ : 22 / 8 / 1393 | 13:0 | نویسنده : حسین حیدری بیدختی |

1- ابا عبدالله ( ابو شهدا - حسین بن علی (ع کنیه ابا عبدالله را رسول خدا (ص) از هنگام ولادت بر حضرت امام حسین نهادند . امام حسین (ع) در سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه به دنیا آمد . رسول خدا (ص) نام این فرزند زهرا (ع) را حسین نهاد . وی مورد علاقه شدید پیامبر (ص) بود و آن حضرت درباره او می فرماید : حسین منی و انا من حسین ... وی در آغوش پیامبر بزرگ شد . هنگام رحلت رسول خدا ، شش ساله بود . در دوران پدرش علی بن ابی طالب (ع) نیز از موقعیت بالایی برخوردار بود ، علم ، بخشش ، بزرگواری ، فصاحت ، تواضع ، دستگیری از بینوایان ، عفو ، حلم و ... از صفات برجسته این حجت الهی بود . پس از شهادت پدرش امامت به امام حسن بن علی (ع) رسید همچون سربازی مطیع رهبر و مولای خویش و همراه برادر بود . پس از انعقاد پیمان صلح میان امام مجتبی (ع) و معاویه ، با برادرش و بقیه اهل بیت (ع) به مدینه آمدند . با شهادت امام حسن مجتبی (ع) در سال 49 یا 50 هجری بار امامت به دوش سید الشهدا قرار گرفت . با مرگ معاویه در سال 60 هجری یزید به والی مدینه نوشت که از امام حسین (ع) بیعت بگیرد . اما سید الشهدا که فساد یزید و بی لیاقتی او را می دانست ، از بیعت امتناع کرد و برای نجات اسلام از سلطه یزید که به زوال و محو دین می انجامید ، راه مبارزه را پیش گرفت . از مدینه به مکه هجرت کرد و در پی نامه نگاری های کوفیان و شیعیان عراق با آن حضرت و دعوت برای آمدن به کوفه ، آن امام ابتدا مسلم بن عقیل را فرستاد و نامه هایی برای شیعیان کوفه و بصره نوشت و بادرسافت پاسخ کوفیان در بیعت شان با مسلم بن عقیل ، در روز هشتم ذیحجه سال 60 هجری از مکه به سوی عراق ، حرکت کرد . پیمان شکنی کوفیان و شهادت مسلم بن عقیل اوضاع عراق نامطلوب ساخت و سید الشهدا که همراه خانواده ، فرزندان و یاران به سوی کوفه می رفت ، پیش از رسیدن به کوفه در سرزمین کربلا در محاصره سپاه کوفه قرار گرفت . تسلیم نیرو های یزیدی نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمین مظلومانه و تشنه کام ، همراه فرزندان و اصحابش به شهادت رسید . از آن پس ، کربلا کانون الهام و عاشورا سرچشمه قیام و آزادگی شد و کشته شدن وی ، سبب زنده شدن اسلام و بیدار شدن وجدان های خفته گردید.

بقیه در ادامه مطلبhttp://dl2.karballa.ir/images/tasavie-mazhabi/masir-harakate-emam%5Bkarballa.ir%5D.jpg

 


برچسب‌ها: عاشوراامام حسین(ع)زیارت عاشورا

ادامه مطلب
تاريخ : 22 / 8 / 1393 | 11:57 | نویسنده : حسین حیدری بیدختی |

زندگینامه امام خمینی:

 

امام خمینی در روز بيستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهريـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 ميلادى ) در شهرستان خميـن از توابع استان مركزى ايران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطهر سلام الله عليها, روح الله المـوسـوى الخمينـى پـاى بـر خـاكدان طبيعت نهاد .

او وارث سجاياى آبا و اجدادى بـود كه نسل در نسل در كار هدايت مردم وكسب معارف الهى كـوشيـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمينـى مرحوم آيه الله سيد مصطفى مـوسـوى از معاصريـن مرحـوم آيه الله العظمـى ميرزاى شيـرازى (رض), پـس از آنكه ساليانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فرا گرفته و به درجه اجتهاد نايل آمـده بـود به ايران بازگشت و در خميـن ملجإ مردم و هادى آنان در امـور دينـى بـود. در حـاليكه بيـش از 5 مـاه ولادت امام خمینینمى گذشت,طاغوتيان و خـوانيـن تحت حمايت عمال حكومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را كه در برابر زورگـوئيهايشان به مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسخ گفتنـد و در مسير خميـن به اراك وى را به شهادت رسانـدنـد.

بديـن ترتبيب امام خمينى از اوان كـودكى با رنج يتيمىآشنا و با مفهوم شهادت روبرو گرديد. وى دوران كـودكـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومنه اش (بانـو هاجر) كه خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آيه الله خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانيف ) بوده است. همچنيـن نزد عمه مكرمه اش ( صاحبه خانم ) كه بانـويى شجاع و حقجـو بـود سپرى كرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزيز نيز محـروم گـرديد.

بقیه در ادامه مطلب

 


برچسب‌ها: زندگینامهامام خمینی

ادامه مطلب
تاريخ : 21 / 8 / 1393 | 23:0 | نویسنده : حسین حیدری بیدختی |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بناب پلاستیک